دهی است از دهستان دلگان بخش بزمان واقع در 82000گزی جنوب باختری بزمان، کنار راه مالرو بمپور به کهنوج. هوای آن گرم و دارای 500 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، خرما و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان دلگان بخش بزمان واقع در 82000گزی جنوب باختری بزمان، کنار راه مالرو بمپور به کهنوج. هوای آن گرم و دارای 500 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، خرما و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
گلی است که یک روی آن زرد و روی دیگر سرخ و آنرا گل رعنا و زیبا خوانند و بجهت دورنگی آنرا گل قحبه نام نهاده اند و عرب آنرا وردالفجار خوانند و آنرا دورویه گل نیز خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج) : هنگام گل است ای به دو رخ چون گل خودروی همرنگ رخ خویش به باغ اندر گل جوی از مجلس ما مردم دوروی برون کن پیش آر می سرخ و فروکن گل دوروی باغی است بدین زینت آراسته از گل یک سو گل دوروی و دگر سو گل خودروی. فرخی (از آنندراج). لاله چون مریخ اندر شده لختی به کسوف گل دوروی چو بر ماه سهیل یمنا. منوچهری. آن گل دوروی رعنا را نگر چون خصم شاه با رخ زرد و دلی سرتابسر خون آمده. سیدحسن غزنوی (دیوان ص 177). و گل دوروی چون کهربا و عقیق منظر دیناری و پیکر گلناری... بسان عاشق غمخوار با معشوق میگسار رخسارۀ زرد و سرخ برهم نهاد. (تاج المآثر). و رجوع به گل دورنگ و گل دورو و گل دورویه شود
گلی است که یک روی آن زرد و روی دیگر سرخ و آنرا گل رعنا و زیبا خوانند و بجهت دورنگی آنرا گل قحبه نام نهاده اند و عرب آنرا وردالفجار خوانند و آنرا دورویه گل نیز خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج) : هنگام گل است ای به دو رخ چون گل خودروی همرنگ رخ خویش به باغ اندر گل جوی از مجلس ما مردم دوروی برون کن پیش آر می سرخ و فروکن گل دوروی باغی است بدین زینت آراسته از گل یک سو گل دوروی و دگر سو گل خودروی. فرخی (از آنندراج). لاله چون مریخ اندر شده لختی به کسوف گل دوروی چو بر ماه سهیل یمنا. منوچهری. آن گل دوروی رعنا را نگر چون خصم شاه با رخ زرد و دلی سرتابسر خون آمده. سیدحسن غزنوی (دیوان ص 177). و گل دوروی چون کهربا و عقیق منظر دیناری و پیکر گلناری... بسان عاشق غمخوار با معشوق میگسار رخسارۀ زرد و سرخ برهم نهاد. (تاج المآثر). و رجوع به گل دورنگ و گل دورو و گل دورویه شود
همان گل سرخ است. (آنندراج). گل آتشی از اسفرمهاست. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) : روزی تو به جنگ شوی روی تیغ تو باغی کند پر از گل سوری و ارغوان. فرخی. تاجی از ورد بافته با گل سوری بیاراسته برسر نهاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 394). بهر صبوح از درم مست درآمد نگار غالیه برده پگاه بر گل سوری بکار. خاقانی. ماه را در نقاب کافوری بسته چون در چمن گل سوری. نظامی. جز خط دلاویز تو بر طرف بناگوش سبزه نشنیدم که دمد بر گل سوری. سعدی (خواتیم). غنچۀ گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد. حافظ. رجوع به گل آتشی و گل سرخ شود
همان گل سرخ است. (آنندراج). گل آتشی از اسفرمهاست. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) : روزی تو به جنگ شوی روی تیغ تو باغی کند پر از گل سوری و ارغوان. فرخی. تاجی از ورد بافته با گل سوری بیاراسته برسر نهاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 394). بهر صبوح از درم مست درآمد نگار غالیه برده پگاه بر گل سوری بکار. خاقانی. ماه را در نقاب کافوری بسته چون در چمن گل سوری. نظامی. جز خط دلاویز تو بر طرف بناگوش سبزه نشنیدم که دمد بر گل سوری. سعدی (خواتیم). غنچۀ گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد. حافظ. رجوع به گل آتشی و گل سرخ شود
دهی است از دهستان تیرچایی بخش ترکمان شهرستان میانه که در 25هزارگزی شمال خاوری بخش و 12هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 86 تن است. آب آنجا از ایشلق تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان تیرچایی بخش ترکمان شهرستان میانه که در 25هزارگزی شمال خاوری بخش و 12هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 86 تن است. آب آنجا از ایشلق تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)